loading...
مهندسی صنایع90
آخرین ارسال های انجمن
سجاد دهقان بازدید : 91 یکشنبه 1391/01/13 نظرات (2)

من در ابتدا خداوند را یک ناظر ؛ مانند یک رئیس یا یک قاضی میدانستم که دنبال شناسائی 

خطاهائی است که من انجام داده ام و بدین طریق خداوند میداند وقتی که من مردم ؛ 

شایسته بهشت هستم و یا مستحق جهنم ...!

وقتی قدرت فهم من بیشتر شد؛ به نظرم رسید که گویا زندگی تقریبا 

مانند دوچرخه سواری با یک دوچرخه دو نفره است و دریافتم که خدا 

در صندلی عقب در پا زدن به من کمک میکند...

نمیدانم چه زمانی بود که خدا به من پیشنهاد داد جایمان را عوض کنیم

؛ از آن موقع زندگی ام بسیار فرق کرد؛ زندگی ام با نیروی افزوده شده 

او خیلی بهتر شد؛ وقتی کنترل زندگی دست من بود من راه را می دانستم 

و تقریبا برایم خسته کننده بود ولی تکراری و قابل پیش بینی و معمولا 

فاصله ها را از کوتاهترین مسیر می رفتم...

 اما وقتی خدا هدایت زندگی مرا در دست گرفت؛ او بلد بود...

از میانبرهای هیجان انگیز و از بالای کوهها و از میان صخره ها و 

با سرعت بسیار زیاد حرکت کند و به من پیوسته می گفت :

 « تو فقط پا بزن ».

براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط ساغر در تاریخ 1348/10/11 و 8:51 دقیقه ارسال شده است

خدایا ، آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم

و آنگونه بمیرانم که به وجد نیاید کسی از نبودنم . . .

(کورش بزرگ)
خیلی جالب بود مرسی
پاسخ : ممنون از نظرتون


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
شاید سالها بعد در گذر جاده ها . بی تفاوت از کنار هم بگذریم و بگویی آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود... این وبلاگ متعلق است به همه دانشجویان مهندسی صنایع 90 وجایی است برای دوستی های بیشتر....
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 960
  • کل نظرات : 1625
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 99
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 32
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 47
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 380
  • بازدید ماه : 2,046
  • بازدید سال : 9,977
  • بازدید کلی : 275,970
  • گالری عکس