loading...
مهندسی صنایع90
آخرین ارسال های انجمن
mdm بازدید : 73 سه شنبه 1391/03/02 نظرات (1)


استادی در جلسه امتحان به دانشجویان گفت:
این رو می دونم که چقدر به خودتو زحمت داده اید تا معدلتان را بالا نگه دارین
که مشروط نشوید و از آنجایی که میدانم بسیار مطالعه کردین 
می خوام به شما یه پیشنهاد کنم 
هر کسی که از امتحان انصراف بده نمره 15را میگیره
و گرنه هر نمره ای گرفتین برایش منظور میشه
دانشجویان به آرامش رسیدند و تعدادی هم برگهای امتحانی رو به استاد دادنو تشکر کردن
استاد باقی برگها رو میان دانشجویان توضیع کرد
روی برگهای اونا نوشته بود نمره 20 واقعی را گرفتن 

پس همچنان به خودتان اعتماد داشته باشید

مادر

mdm بازدید : 64 شنبه 1391/02/23 نظرات (0)

آسمان را گفتم :
می توانی آیا
بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه
روح مادر گردی ؟
صاحب رفعت دیگر گردی ؟
گفت نی نی هرگز !!!
من برای این کار
کهکشان کم دارم
نوریان کم دارم
مه و خورشید به پهنای زمان کم دارم !

خاک را پرسیدم :
می توانی آیا
دل مادر گردی ؟
آسمانی شوی و خرمن اختر گردی ؟
گفت نی نی هرگز !
من برای این کار
بوستان کم دارم
در دلم گنج نهان کم دارم !

این جهان را گفتم :
هستی کون و مکان را گفتم :
می توانی آیا
لفظ مادر گردی ؟
همه ی رفعت را
همه ی عزت را
همه ی شوکت را
بهر یک ثانیه بستر گردی ؟
گفت نی نی هرگز !
من برای این کار
آسمان کم دارم
اختران کم دارم
رفعت و شوکت و شان کم دارم !
عزت و نام و نشان کم دارم !

mdm بازدید : 85 جمعه 1391/02/15 نظرات (1)

امروز آقا، بی تو جور دیگری بود

حتی نگاه یاسها، نیلوفری بود

خورشید مثل پنج شنبه پا نمی شد

انگار بین رختخوابش بستری بود

بر شانه های شمع ها در اول صبح

تابوت یک پروانه ی خاکستری بود

وضعیت آب و هوا مثل همیشه

مثل هوای جمعه ی پشت سری بود

چشم زمین جاهلیت خیز دنیا

دنبال خطّ کوفی پیغمبری بود

اینکه غروب است و کمی بارانیم، نه

از اولش هم روز گریه آوری بود

در چشمایم ، التماس آخرینم

ما را به سمت “چشمهایت می بری” بود

mdm بازدید : 89 چهارشنبه 1391/02/13 نظرات (1)

وضع ما در گردش دنیا چه فرقی می کند
زندگی یا مرگ، بعد از ما چه فرقی می کند

ماهیان روی خاک و ماهیان روی آب
وقت مردن، ساحل و دریا چه فرقی می کند

سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
جای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی می کند؟

یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد
تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی می کند

هیچ کس هم صحبت تنهایی یک مرد نیست
خانه من با خیابان ها چه فرقی می کند

مثل سنگی زیر آب از خویش می پرسم مدام
ماه پایین است یا بالا چه فرقی می کند؟

فرصت امروز هم با وعده فردا گذشت
بی وفا! امروز با فردا چه فرقی می کند

 

mdm بازدید : 72 سه شنبه 1391/02/05 نظرات (0)

من غلامی ز غلامان توام یا زهرا
مستمندی به سر خان توام یا زهرا


از زمانی که به خود آمده ام فهمیدم
خاطر آشفته و حیران تو ام یازهرا


من دعا بودم ز روز ازل برلب تو
ذکری از نیمه سوزان توام یازهرا


متولد شده عشق توام بی بی جان
آه پرورده دامان توام یا زهرا

بیت الاحزان دلم شاهد اشک سحرت
اشک آن دیده گریان توام یازهرا

از ازل لطف تو شد شام حالم آری
تا ابد در خور احسان توام یا زهرا


شد یهودی ز نخ چادرت اسلام شناس
فخرم این بس که مسلمان توام یازهرا


ای یتیمان مدینه همه از پخت تو سیر
طالب لقمه ای از نان توام یازهرا

mdm بازدید : 80 یکشنبه 1391/02/03 نظرات (1)

هنوز هم بعد از اين همه سال، چهره‌ي ويلان را از ياد نمي‌برم. در واقع،
در طول سي سال گذشته، هميشـه روز اول مـاه کـه حقوق بازنشستگي را دريافت مي‌کنم، به ياد ويلان مي‌افتم ...

ويلان پتي اف، کارمند دبيرخانه‌ي اداره بود. از مال دنيا، جز حقوق اندک
کارمندي هيچ عايدي ديگري نداشت. ويلان، اول ماه که حقوق مي‌گرفت و جيبش پر مي‌شد، شروع مي‌کرد به حرف زدن ...

روز اول ماه و هنگامي‌که که از بانک به اداره برمي‌گشت، به‌راحتي مي‌شد برآمدگي جيب سمت چپش را تشخيص داد که تمام حقوقش را در آن چپانده بود.

mdm بازدید : 66 جمعه 1391/02/01 نظرات (1)

چشم در راهیم اما قاصدی در راه نیست
جمعه هم آمد ولی آن جمعه دلخواه نیست
ما کجا و نورباران شب دریا کجا!
قطره در خواب و خیالِ جذر و مد ماه نیست
ما کجا و بارگاه حضرت خوبان کجا!
هر گدایی، لایق هم صحبتی با شاه نیست
عشق، اینجا بین آدم ها غریب افتاده است
پایمردی کن برادر! یوسفی در چاه نیست
بارمان را آب برد و تازه فهمیدیم که
در بساط خالی ما، آه حتی آه نیست
ریشه در خاکیم و دم از آسمان ها می زنیم
بت پرستانیم و مثل ما کسی گمراه نیست
تک سوار قصه ها، یک روز می آید ولی
جز خدا از پشت پرده، هیچ کس آگاه نیست

mdm بازدید : 77 سه شنبه 1391/01/22 نظرات (0)

 

بهتر است که در این دنیا فکر کنم خدا هست

و وقتی به دنیای دیگر رفتم بدانم که نیست .

و این بسیار بهتر از این است که در این دنیا فکر کنم خدا نیست

و در آن دنیا بفهمم که هست .

* * *

mdm بازدید : 62 دوشنبه 1391/01/21 نظرات (0)

باز باران٬ با ترانه میخورد بر بام خانه»

خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات... کو؟

روزهای کودکی کو؟ فصل خوب سادگی کو؟
... ...
یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین؟

پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟

خاطرات خوب و رنگین در پس آن کوی بن بست در دل تو٬ آرزو هست؟

* * *
کودک خوشحال دیروز غرق در غمهای امروز

یاد باران رفته از یاد آرزوها رفته بر باد

* * *

باز باران٬ باز باران میخورد بر بام خانه بی ترانه ٬

بی بهانه شایدم٬ گم کرده خانه !

mdm بازدید : 90 شنبه 1391/01/19 نظرات (0)

اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان بازگرد

بازگرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی

خاطرات کودکی زیبا ترند
یادگاران کهن مانا ترند

درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود

درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد چاپلوس


کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود

روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است

با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید

تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم

پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت

گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفترهامان به رنگ کاه بود

مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی بابا روی برگ

همکلاسی های من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید

همکلاسی های درس و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود

کاش می شد باز کوچک میشدیم
لااقل یک روز کودک میشدیم

یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش

ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر

ای دبستانی ترین احساس من
باز گرد این مشق ها را خط بزن

!!!

mdm بازدید : 67 جمعه 1391/01/18 نظرات (0)

یک درختِ پیرم و سهم تبرها می‌شوم
مرده‌ام، دارم خوراکِ جانورها می‌شوم

بی‌خیال از رنجِ فریادم ترد‌ّد می‌کنند
باعث لبخندِ تلخِ رهگذرها می‌شوم

با زبان لالِ خود حس می‌کنم این روزها
هم‌نشین و هم‌کلامِ‌کور و کرها می‌شوم

هیچ‌کس دیگر کنارم نیست، می‌ترسم از این
این‌که دارم مثل مفقودالاثرها می‌شوم

عاقبت یک روز با طرزِ عجیب و تازه‌ای
می‌کُشم خود را و سرفصلِ خبرها می‌شوم!

...

mdm بازدید : 67 جمعه 1391/01/18 نظرات (0)

فریب ما مخور آقا دروغ می گوییم
به جان حضرت زهرا دروغ می گوییم
* * *
چی ناله ای چه فراقی چه درد هجرانی
نیا نیا گل طاها دروغ می گوییم
* * *
تمام چشم براهی وانتظار و فراق
وندبه های فرج را دروغ می گوییم
* * *
دلی که مامن دنیاست جای مولا نیست
اسیر شهوت دنیا دروغ می گوییم


* * *
زبان سخن زتو گوید ولی برای مقام
به پیش چشم خدا هم دروغ می گوییم
* * *
کدام ناله غربت کدام درد فراق
قسم به ام ابیها دروغ می گوییم
* * *
خلاصه ای گل نرگس کسی به فکر تو نیست
و ما به وسعت دریا دروغ می گوییم
*************************

mdm بازدید : 90 جمعه 1391/01/18 نظرات (1)

گلایه ام ز دلی هست كه بی تو مضطر نیست

دو چشم بی هنری كه بدون تو ، تر نیست

گلایه ام ز زبانی كه بی حیا گشته

و گوش ها كه برای گناه ها كر نیست

گلایه ام ز محبین مدعی چو من است

كه با زیادی ما، غربت تو كمتر نیست!

هزار داد زدیم ادعای حب تو را

به پیش تیغ ولی یك خبر ز حنجر نیست

همیشه بانگ بلا، هر زمان چو كرب و بلا

و اقتدای جوانی مان به اكبر نیست

عجیب نیست چرا پشت پرده ای آقا

ز دشمنان چه بنالی چو دوست یاور نیست

اگر كه غیبتتان گشته است طولانی

گلایه ام ز دلم هست كه بی تو مضطر نیست ...


 

...

mdm بازدید : 138 سه شنبه 1391/01/08 نظرات (3)

ما ه من ، غصه چرا ؟!

آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز

مثل آن روز نخست

گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد !

یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان

نه شکست و نه گرفت !

بلکه از عاطفه لبریز شد و

نفسی از سر امید کشید

ودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید

زیر پاهامان ریخت ،

تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس" خداست !
ماه من غصه چرا !؟!

تو مرا داری و من

هر شب و روز

آرزویم ، همه خوشبختی توست !

ماه من ! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن

کارآن هایی نیست ، که خدا را دارند ...

mdm بازدید : 99 سه شنبه 1390/12/23 نظرات (0)

بچه که بودم فکر می کردم تمام خوبی ها با عید می آیند و تو که دیباچه ی تمام خوبی هایی هم قطعا با بهار می رسی.
در ذهن کودکانه ی من شما بودید و شکوفه ها و خنده هایی که هرگز تمام نمی شدند.
آقای من ! حالا ذهن بزرگسالم می داند زمان ظهورت مخفی است و تنها خدا عالم است کی پرده ی غیبتت کنار خواهد رفت.
اما آرزو دارم در همین بهار در جمعه ای نیک یارانت گرد نگین وجودت جمع شوند.
دعای تحویل سال من ظهور شما خواهد بود.

mdm بازدید : 93 سه شنبه 1390/12/23 نظرات (0)

1. در زندگی و معاشرت با دیگران ، نرم‌افزار باشیم ، نه سخت‌افزار.
2. برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی ، از سه كاراكتر "ع"، "ش" و "ق"، استفاده كنیم نه چیز دیگر.
3. هیچ‌گاه قفل سی‌دی قلب مردم را نشكنیم كه "تا توانی دلی به دست آور ، دل شكستن هنر نمی‌باشد".
4. چنانچه در كاری شكست خوردیم ، آن را "Shut Down" نكنیم بلكه آن را "Restart" كنیم.
5. برای مانیتور زندگی‌مان ، بك‌گراند (Background) سبز یا آبی را در نظر بگیریم نه سیاه یا دودی.
6. برای سیستم قلبمان از مانیتورهای تخت و صاف (Flat) استفاده كنیم.
7.برای حل اختلافات ، روی گزینه " گذشت و ایثار "، دابل كلیك (Double click) كنیم.
8. برای فایل‌های اسرار زندگی‌مان ، پسورد (password) بگذاریم و آن را مخفی (Hidden) كنیم.
9. همواره پیش از سخن گفتن ، سی پی یوی فكرمان را به كار بیندازیم.
10. بر صفحه مشكلات مردم ، كلید F1 باشیم و آنان را كمك و راهنمایی (Help) كنیم.
 

mdm بازدید : 99 یکشنبه 1390/12/21 نظرات (0)
گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم گفتی: فانی قریب .:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::. ... گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم... كاش می‌شد بهت نزدیك شم گفتی: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::. گفتم: این هم توفیق می‌خواهد! گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لكم .:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::. گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی گفتی: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::. گفتم: با این همه گناه... آخه چیكار می‌تونم بكنم؟ گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده .:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::. گفتم: دیگه روی توبه ندارم گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::. گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟ گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا .:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::. گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟ گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله .:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::. گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌كنم گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین .:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::. ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك گفتی: الیس الله بكاف عبده .:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::. گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟ گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما .:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.
mdm بازدید : 81 یکشنبه 1390/12/21 نظرات (0)
فردا و ديروز با هم دست به يكي كردن ..ديروز با خاطراتش من را فريب داد فردا با وعده هايش مرا خواب كرد وقتي چشم گشودم امروز را از دست داده بودم
mdm بازدید : 93 شنبه 1390/12/20 نظرات (0)
خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست ; خیالت از زمین راحت ، که حتی روز ، روشن نیست! / کسی اینجا نمی بینه ، که دنیا زیر چشماته! ; یه عمره یادمون رفته ، زمین دارمکافاته / فراموشم شده گاهی ، که این پایین چه هاکردم! ; که روزی باید از اینجا ، بازم پیش تو برگردم! / خدایا وقت برگشتن ، یه کم با من مدارا کن ; شنیدم گرم آغوشت ، اگه میشه منم جا کن.
درباره ما
Profile Pic
شاید سالها بعد در گذر جاده ها . بی تفاوت از کنار هم بگذریم و بگویی آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود... این وبلاگ متعلق است به همه دانشجویان مهندسی صنایع 90 وجایی است برای دوستی های بیشتر....
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 960
  • کل نظرات : 1625
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 99
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 32
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 47
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 368
  • بازدید ماه : 2,034
  • بازدید سال : 9,965
  • بازدید کلی : 275,958
  • گالری عکس